مدح و مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها
شاعر : یوسف رحیمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
هر چند پای بی رمق او تـوان نداشت هر چند بين قافـله جانش امـان نداشت
بار امانتی که به منـزل رسـانـده است چيزی کم از رسالت پيغمبران نداشت
جز گيسوان غرق به خون روی نيزه ها در آتش بلا به سرش سايه بان نداشت
آيـا به جـز حـوالـی گـودال، قـتــلـگـاه راهی برای بردن اين کاروان نداشت؟
يک شهر چشم خيره و، بگذار بگذريـم شهری که ازمروّت و غيرت نشان نداشت
آری هزار داغ و مصيبت کشيده بـود بزم شراب و تشت طلا را گمان نداشت
ديـگـر لـب مــقـدس قــرآن کـــربــــلا جايی برای بوسۀ آن خـيزران نداشت
|